نقد سخنان یک خطیب حمله طلبه پاسخگو به سخنان سید حسن آقا میری

میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 98
:: باردید دیروز : 258
:: بازدید هفته : 2296
:: بازدید ماه : 7628
:: بازدید سال : 45403
:: بازدید کلی : 648887
نویسنده : گمنام
سه شنبه 10 بهمن 1396
  

تقریبا همه کلیپ هایی از سخنرانی یک طلبه جوان در فضای مجازی و موبایل ها دیده اند که بسیار هم تاثیر گذار و حرفه ای ساخته می شوند؛ شاید کمتر خطیب توانایی در کشور هم دارای چنین تیم حرفه ای کلیپ سازی در کشور باشد، کلیپ های جذاب صوتی و تصویری که بسیار هم جذاب و اثرگذار تدوین شده اند و در کنار آن سخنان یک سید روحانی که مدلی دیگر از روحانی ها صحبت می کند و جوان پسندانه سخنرانی می کند، و مخاطبین زیادی هم پیدا کرده است. یک طلبه فعال در فضای مجازی نقدی به سخنان ایشان زده که آن را با یکدیگر می خوانیم. 

در یادداشت هادی فلاح همدانی می خوانیم؛

 ایشان نسبتا طرفدارانی برای خود جمع کرده است و در عین حال موجب ناراحتی قشر فرهیخته و علمی و نیز طلاب شده است.

بنای ما اینجا فقط بحث علمی و نقد طلبگی است و اگر ایشان و یا دوستارانشان پاسخی دارند عالمانه و به دور از توهین بفرمایند.

در مورد شخصیت ایشان و خط فکری او که از چه جایی نشأت می گیرد فعلا حرفی به میان نمی آورم چرا که هنوز مستندات محکمی برایش ندارم اما نسبت به سخنان ایشان نقدهایی است که به عنوان یک طلبه وظیفه دانستم تا شبهاتشان را پاسخ دهم.

چند نقد کلی به سخنان و عملکرد ایشان:

1. این بنده خدا در با اینکه خطیب توانایی هستند و بیان نسبتا خوبی دارند اما از نظر علمی توانایی بالایی ندارند و هچنین از حیث اعتقادی بسیار ضعیف هستند و تعجب است که چگونه با این سطح علمی, مطرح شدند که خود جای شبهه و سوال است.

2. ایشان خلاف صریح آیات قرآن و روایات صحیح سخن می گویند که هیچ جایی برای توجیه ندارد.

3. مغالطه های متعددی در بحث های ایشان وجود دارد که حتی یک بچه هم متوجه آن می شود .

4. بسیار ساده لوحانه در مباحث سیاسی سخن گفته اند که نشان از بی بصیرتی ایشان می باشد مثل سخنرانی ایشان در مورد اسید پاشی.

5. چه کسی یا کسانی سایت ایشان را اداره می کنند؟ از ایشان کلیپ های حرفه ای پخش است که جای سوال است چه افرادی با کدام پشتوانه مالی این کارها رو انجام می دهند؟ چگونه انقدر راحت و سریع در فضای مجازی پخش می شود؟ چه گروهی پشت این قضیه است و دنبال چه منفعتی می باشند؟ چه اهدافی را دنبال می کنند؟

اما نقد های جزئی:

الف . در جایی می گویند که چطور خدا بخاطر چند تار مو ،خانمی رو هزار سال در آتش جهنم می سوزاند و عذاب می دهد و وقتی تشنه شد زقوم( چرک و خون جوشیده ) چرک می دهد. چطور می شود عاشق چنین خدایی شد؟ اگر اینطوره که داعشی ها بهترند . خدا بدتر از داعشی ها عمل می کند و ....(نقل به مضمون)

پاسخ:

در جواب به این شبهه باید عرض کنم:

1.طبق گفته ایشان سوالی مطرح می شود: آیا کسی که به عمد و از روی نافرمانی خدا موهای خودش را بیرون می گذارد و توبه نکرد نباید عذاب شود؟ پس فرق شخص با حجاب و بی حجاب چه می شود؟ عدالت خدا چه می شود؟ کسی که با سختی حجاب داشته با کسی که بی اهمیت بوده برابر شود؟ آیا حق شخص با حجاب بخاطر سختی های حجاب داشتن ضایع نمی شود؟ شما چنین خدایی که حق ضایع می کند و عدالتی ندارد را دوست دارید؟

2. بالاخره این روایات عذاب بی حجاب درست هستند یا نه؟ اگر درست هستند چطور تفسیر می کنید؟ اگر درست نیستند چطور ایراد وارد می کنید؟ در حالی که روایات های بیشمار و صحیحی در این زمینه داریم که به یک نمونه اشاره میکنیم:

امام رضا (ع) فرمود: پیامبر اکرم (ص) در شب معراج گروهی از زنانی را دیدند که به عذاب دچار شده بودند. در آن شب، زنی را دیدند که صورت و بدنش را با قیچی جدا می کردند، و او کسی بود که خود را بر مردان [نامحرم] عرضه می کرد .

در این روایت بالا آمده است که پیامبر اکرم (ص) در شب معراج، زنی را دیدند که به موهایش آویزان شده بود، و مغز سرش می جوشید و آن زنی بود که موهایش را از مردان نامحرم نمی پوشانید .
شیخ صدوق، عیون اخبار الرضا (ع)، ج 2، ص 10 و 11، انتشارات جهان، 1378 ق.

3. طلبه گرامی شما فکر می کنید که یک خانم فقط چند تار مو بیرون گذاشته و دیگر هیچ؟ در ظاهر کار بله فقط چند تار مو بیرون است اما به عوارض کار او دقت نکرده اید چرا که او با این کار ممکن است خیلی ها رو به گناه کشانده باشد و جوانان زیادی تصویر ذهنی از گناه همیشه برای خود ایجاد کنند و یا مردی با دیدن این حجاب او، نسبت به همسرش بی میل شود و بعد طلاق و بچه طلاقی و نسلی که بعدا با چنین وضعی ایجاد می شود. آیا این زن مستحق عذاب نیست؟

4. گاهى قانونگذار قانونى وضع مى کند که هرکس مرتکب فلان خلاف شود باید فلان مقدار جریمه مالى بدهد، یا فلان مدت در زندان بماند، مسلماً در چنین جایى باید تناسب «جرم» و «جریمه» در نظر گرفته شود، هرگز براى یک کار کوچک مجازات اعدام یا حبس ابد نمى توان قرار داد، و به عکس براى کار مهمى همچون قتل نفس یک روز زندان بى معنى است، حکمت و عدالت ایجاب مى کند که این دو باهم کاملاً متناسب باشد.

ولى کیفرهائى که در حقیقت اثر طبیعى عمل است و خاصیت تکوینى آن محسوب مى شود، این گفتگوها را نمى پذیرد، خواه در مورد آثار عمل در این جهان باشد یا در جهان دیگر.

مثلاً اگر گفته شود کسى که از مقررات رانندگى تخلف کند و با سرعت غیر مجاز و سبقت بى دلیل و عبور از مناطق ممنوع رانندگى کند ممکن است به خاطر همین چند لحظه تخلف، چنان تصادفى کند که دست و پاى او بشکند و یک عمر زمینگیر شود، در اینجا کسى نمى گوید، این نتیجه ی تلخ براى آن تخلف کوچک عادلانه نیست، زیرا مسلّم است که این، از قبیل جریمه هاى قرار دادى اداره راهنمائى نیست که در آن مسأله ی تناسب و هماهنگى جرم و جریمه در نظر گرفته شود، بلکه این، اثر طبیعى عمل است که انسان آگاهانه به سراغ آن رفته، و خود را گرفتار آن کرده است.

همچنین اگر گفته شود سراغ مشروبات الکلى یا مواد مخدر نروید، چرا که در مدت کوتاهى قلب و معده و مغز و اعصاب شما را تباه مى کند، حال اگر کسى رفت و گرفتار ضعف شدید اعصاب، و بیمارى قلب و عروق و زخم معده شد و در برابر چند روز هوسبازى تا پایان عمرش در عذاب الیم و رنج شدید بود، هیچکس ایراد عدم تناسب جرم و جریمه را در اینجا مطرح نمى کند.

حال فرض کنید چنین انسانى به جاى یکصد سال، هزار سال عمر کند و یا یک میلیون سال در دنیا بماند، مسلماً باید تحمل آن رنج و عذاب را در این مدت طولانى به خاطر مثلاً چند روز هوسبازى بنماید.

در مورد عذابها و کیفرهاى اخروى مسأله از این فراتر است، آثار طبیعی اعمال و نتائج مرگبار آن ممکن است براى همیشه دامان انسان را بگیرد، بلکه خود اعمال در برابر انسان مجسم مى شود، و چون آن جهان جاویدان است اعمال نیک و بد، جاودانه با انسان خواهند بود، و او را نوازش یا کیفر مى دهد.

با این حال، جایى براى این سؤال باقى نمى ماند که چرا تناسب میان «جریمه» و «جرم» در نظر گرفته نشده است؟

5. شما زقوم یا در کل غذاهای بد جهنمی ها را زیر سوال می برید در حالی که از آیات صریح خدا در قرآن می باشد در نتیجه شما آیات صریح قرآنی را منکر می شوید و حال چه جوابی برای این کار خود دارید؟

ایشان در سخنانی اینگونه می گویند:

کی گفته شما را آتش می سوزانند؟ اینا چرندیات است، اینا دری وری است ... مردم را با ترس نمی شود به خدا نزدیک کرد....

در پاسخ عرض میکنیم:

اولا این خیلی خوبه که بخوایم مردم رو به خدا و دین دعوت کنیم و جنبه رحمانی خدا برای مردم و جوانان بیان شود و شکی در این نیست اما بزرگوار به چه قیمتی؟ فکر نمی کنید برای جذب جوانان و مردم نباید دچار تفسیر به رأی شوید؟
همه ما با معرفی کردن خدا به صورت خشن مخالف هستیم اما شما هدف از این عذاب ها را ندانستید. عذاب خدا هم از روی رحمت است که عرض شد بالا.

ثانیا پناه بر خدا شما بیان قرآن را در وری می دانید؟ آیات صراحت آتش را چرندیات می خوانید؟ باز هم عرض میکنم طلبه گرامی جذب جوانان به چه قیمتی آخه؟

در قرآن می فرماید:

الف: می فرماید: «و اما من خفت موازینه* فامه هاویه* وما ادراک ماهیه* نار حامیه؛ اما کسی که ترازوی (حسنات و نیکی های) او سبک شود مادر او پرتگاه (ژرف دوزخ) است و تو چه می دانی، پرتگاه دوزخ چیست و چگونه است؟! آتش بزرگ بسیار سوزانی است» (قارعه/ 8 تا 11).

ب: آتش سعیر که به معنی آتش سوزان می باشد. خداوند می فرماید: «واعتدنا لهم عذاب السعیر؛ برای ایشان عذاب آتش سوزانی را آماده کرده ایم» (ملک/ 5).

ج: لظی (شعله ی خالص). خداوند می فرماید: «کلا انها لظی* نزاعة للشوی* تدعو من ادبر و تولی* و جمع فأوعی؛ هرگز! این آتش سوزان و سراپا شعله (دوزخ) است. پوست بدن را می کند و با خود می برد. به سوی خود می خواند (و نام می برد) کسی را که پشت (به فرمان خدا) کرده است و (از اطاعت او) روی گردان بوده است و دارایی را جمع آورده است و در خزینه ها نگاهداری کرده است» (معارج/ 15 تا 18). یعنی به شدت پوست سر را می کند و هر اندامی را که از حق و طاعت و فرمانبرداری پروردگار رویگردان بوده یا در صدد جمع آوری ثروت و حرص و ولع دنیا و انباشتن و خزینه کردن آن کوشش نموده است، به خود جذب کرده و می سوزاند.

د: سقر. خداوند در این مورد می فرماید: «ساصلیه سقر* و مادراک ما سقر* لا تبقی و لا تذر* لواحة للبشر* علیها تسعة عشر؛ هر چه زودتر او را داخل دوزخ می سازیم و بدان می سوزانیم. تو چه می دانی که دوزخ چگونه است؟! دوزخ نه می میراند و نابود می کند و نه رها می سازد. پوست تن را به کلی سیاه و دگرگون می سازد. نوزده (فرشته) بر آن گمارده شده اند» (مدثر/ 26 تا 30)، یعنی هر چه در آن انداخته شود، می سوزاند و چیزی از آن باقی نمی گذارد و بدن را سیاه و دگرگون می سازد.

و: حطمه (درهم شکننده و خرد کننده). خداوند می گوید: «لینبذن فی الحطمة* و ما ادراک ما الحطمة* نار الله الموقدة *التی تطلع علی الأفئدة *انها علیهم مؤصدة* فی عمد ممددة؛ حتما در آتشی شکننده افکنده شود. تو چه می دانی که حطمه چیست، آتش بر افروخته ی خدا است. آتشی که بر دلها مسلط می شود. آن آتش ایشان را در بر می گیرد که سر پوشیده و در بسته است. در حالی که آنان در ستون های درازی بسته می شوند» (همزه/ 4 تا 9).

من نمیدانم منظور شما از نسب دادن چرندیات به گویندگان این آیات چیست؟ آیا بزرگان و علما غیر از این آیات صریح سخن گفتند؟

ثالثا : قهر و غضب حضرت حق از نوع و نمونه غضب موجودات ممکن وانسانها نیست. و هرگز قهر به معنای عصبانیت، دلخورشدن، تأسف خوردن و انتقام جویی، تشفی صدر و... نخواهد بود. بلکه کسی که بر خلاف موازین مشی می کند، بازتاب عمل او در پیشگاه خداوند و آثاری که خداوند برای مشی و رفتار بارکرده است؛ به گونه ای است که به مقتضای غضب، قهر و انتقام صورت می گیرد. یعنی همانگونه که یک موجود قاهر غضبناک و ذوانتقام عمل می کند مقتضای عمل او آن گونه خواهد بود و این نکته بس لطیف و دقیق می باشد.آنچه عذاب قهر و غضب است در یک معنا لباسی از رحمت وعطوفت و مصلحت بربندگان خواهد بود گاهی رحمت و عطوفت شخصی است و در لباس عذاب بر فرد وارد می شود و گاهی عذابی که بر فرد یا جمعی نازل می شود نسبت به کل جامعه بشری یا نظام خلقت رحمت و عطوفت و مصلحت تلقی می شود واین است که قرآن کریم بین خلقت و حسن و خوبی تلازم قطعی قائل است.

قرآن کریم در سوره سجده آیه 7 می فرماید:

«الَّذی أَحْسَنَ کُلَّ شَیْ‏ءٍ خَلَقَهُ وَ بَدَأَ خَلْقَ اْلإِنْسانِ مِنْ طین» 
او همان کسی است که هر چه را آفرید نیکو آفرید؛ و آفرینش انسان را از گِل آغاز کرد؛
پس عذاب و قهر الهی که یک خلقت از جانب اوست از این قاعده مستثنی نیست و عرفای بالله و راه یافتگان کوی وصال به این ترانه مترنم هستند که:
عاشقم بر قهر و بر لطفش به جد
بوالعجب من عاشق این هردومند.

 




:: بازدید از این مطلب : 1009
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه