شیطان چگونه بر انسان مسلط می شود؟

میعادگاه : کـــرج . محمدشهر . ابتدای عباس آباد.بیت المهــــــــدی (عج

منوی کاربری


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
موضوعات
خبرنامه
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



لینک دوستان
آخرین مطالب
دیگر موارد
آمار وب سایت

آمار مطالب

:: کل مطالب : 3414
:: کل نظرات : 51

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 7
:: تعداد اعضا : 1

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 269
:: باردید دیروز : 258
:: بازدید هفته : 2467
:: بازدید ماه : 7799
:: بازدید سال : 45574
:: بازدید کلی : 649058
نویسنده : گمنام
شنبه 3 مرداد 1394

گفتاری از آیت الله العظمی جوادی آملی در خصوص تسلط شیطان بر انسان را منتشر می کند.

وجود مبارك حضرت اميرالمؤمنين عليه السلام كه هم انسان كامل و هم انسان ‏شناس كامل است، مى‏فرمايد:
گروهى شيطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنها دام‏ ها بافت؛ در سينه ‏هايشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت‏ «اتَّخَذُوا الشَّيْطَانَ لِامْرِهِمْ مِلاكاً، وَاتَّخَذَهُمْ لَهُ أَشْرَاكاً. فَبَاضَ وَ فَرَّخَ فِى صُدُورِهِمْ. وَ دَبَّ وَ دَرَجَ فِى حُجُورِهِمْ. فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ. وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِم».
شيطان را پشتوانه خود گرفتند و او از آنان دام ها بافت، در سينه ‏هاشان جاى گرفت و در كنارشان پرورش يافت. پس آنچه مى ‏ديدند، شيطان بديشان مى ‏نمود و آنچه مى ‏گفتند سخن او بود.
شيطان اول فريب مى ‏دهد و پس از آن كم كم وارد حرم دل مى ‏شود. گاهى انسان گناهى را انجام مى‏ دهد و از آن متنفّر است؛ بعد استغفار مى‏كند و چهار قطره اشك مى ريزد و جبران مى ‏كند. گاهى بعد از انجام يك گناه از آن لذت مى ‏برد و در صدد توجيه اين كار بر مى‏آيد؛ مى‏گويد اين كار بدى نبود، كم كم مى‏ گويد: نه تنها بد نيست بلكه كار خوبى است؛ وقتى گفت: كار خوبى است. يعنى حرم أمنِ دل را براى پذيرش شيطان باز كرد؛ آن وقت شيطان بر او احاطه مى‏ يابد.
به اين ترتيب است كه شيطان درون قلب به تخم‏ گذارى مى ‏پردازد: «باضَ و فَرَّخَ» باضَ يعنى تخم‏ گذارى كرد؛ اول تخم مى ‏گذارد و بعد آنها را به بچه شيطان تبديل مى‏كند- اين‏ ها چيزى نيست كه انسان با دستگاه بفهمد كه شيطان آمده و تخم‏ گذارى كرده است؛ فقط آنكه چشم ملكوتى دارد مى ‏بيند- وقتى تخم‏گذارى كرد اين تخم‏ ها به صورت جوجۀ شيطان در آمده و جنب و جوش پيدا مى ‏كنند و «دَرَجَ» يك وقت شما مى ‏بينيد در درونتان غوغايى است كه شما را مى ‏شوراند و آرام نيستيد. وقتى به سخن حضرت على عليه السلام نگاه كنيد، مى ‏بينيد اين غوغا و بلوا ناشى از بچه شيطان ‏ها است.
خاطرات بد، شورشى درونى ايجاد مى ‏كند. شيطنت هم يعنى همين، اين ‏ها افسانه و خيال نيست؛ اين شورش كه ما در خود احساس مى‏كنيم، همين است. انسان وقتى به اين جا رسيد هر چه مى‏خواهد راهش را برگرداند، نمى ‏تواند؛ چرا؟ براى اين كه شيطان آمد، آشيانه ساخت، تخم‏ گذارى كرد و تخم ‏ها را به جوجه تبديل نمود. بعد از اين كم كم صاحب خانه را منزوى و در يك گوشه اسير مى‏ كند، دست و پايش را مى ‏بندد، بعد: «فَنَظَرَ بِأَعْيُنِهِمْ وَ نَطَقَ بأَلسِنَتِهِمْ». با زبان اين ‏ها حرف مى‏ زند، آن وقت انسان بيچاره نمى‏داند كه گويندۀ شيطان است.
آن كه در مقابل خدا ايستاد و گفت: «أَنَا خَيْرٌ مِنْهُ» همو امروز با زبان تو حرف‏ مى ‏زند و گرنه تو يك بچه مسلمان و شيعه هستى، چگونه چنين ادعايى دارى و مى ‏گويى من نظرم اين است، دلم مى ‏خواهد اين كار را بكنم، دلم مى ‏خواهد اين گونه بپوشم، دلم مى ‏خواهد اين طور از خانه بيرون بروم. اين ‏ها همه تصميم‏ هاى شيطان است كه به وسيله انسان اجرا مى ‏شود.
اين است كه به ما گفته ‏اند هرگز از جانتان غفلت نكنيد، مبادا بيگانه ‏اى به جاى شما بنشيند و تصميم بگيرد و شما خيال كنيد خودتان هستيد. خيلى ‏ها مى‏ گويند: من نظرم اين است؛ در حالى كه اين نظر را وقتى مقابل سخنان حضرت امير عليه السلام قرار دهيد، مى ‏بينيد رو در روى سخن آن حضرت است يا در مقابل قرآن قرار دهيد، مى ‏بينيد مخالف آن است.
در اوايل سوره نساء آمده است: «إِنَّ الَّذِينَ يَأْكُلُونَ أَمْوالَ الْيَتامى‏ ظُلْماً إِنَّما يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ ناراً» آنها كه مال حرام مى ‏خورند مخصوصاً مال يتيم، اين ‏ها در شكمشان آتش است. كسى كه چشم ملكوتى دارد اين حقايق را مى ‏بيند؛ چنانكه برخى از بزرگان در كتاب تفسيرشان نوشته ‏اند.
انسان تا جوان است خيلى به اين دنيا مى‏ چسبد، ولى وقتى سن يك مقدار بالا رفت مى ‏بيند به چيزى علاقه ندارد. مثل ميوه خام كه محكم به درخت چسبيده است، اما بعد از مدتى كه رسيد، اگر باغبان نچيند بالاخره مى ‏افتد. ميوه وقتى رسيد (انسان در اواخر عمر مى‏ رسد) كم كم آن خوشه و شاخه را رها مى ‏كند؛ چه سيب و گلابى شيرين باشد چه حنضل تلخ، ولى بالاخره شاخه را رها مى‏ كند.
همه ما همين طورى هستيم. سن كه يك قدر بالا آمد، اين همه علاقه‏ اى كه نسبت به دنيا داريم يكى پس از ديگرى از دست مى ‏رود و آن وقت همه چيز را بايد بگذاريم و برويم؛ آن هم به كوى ابد؛ سخن از يك سال و دو سال و يك ميليون سال و يك ميليارد و اين ‏ها كه نيست؛ سخن از بى نهايت است.

پی نوشت ها:
 دفتر بيستم -در محضر حضرت آيت الله جوادى آملى؛ ص25
(1)- نهج البلاغه –خطبه هفتم، ص 53
(2)- سوره صاد، 76
(3)- نساء، 10
منبع:حوزه
 
 



:: بازدید از این مطلب : 2801
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
مطالب مرتبط با این پست

.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.
درباره ما
شکر ،خدارا که درپناه حسینم(ع)،گیتی ازاین خوبتر،پناه ندارد........................... ....هرکسی با شمع رخسارت به وجهی عشق باخت/ زان میان پروانه را در اضطراب انداختی / گنج عشق خود نهادی در دل ویران ما / سایه دولت بر این کنج خراب انداختی.../ اللّهم عجّل لولیّک الفرج........ ...با عرض سلام و تحیّت خدمت شما بازدید کننده گرامی به اطلاع می رساند که """برنامه ی هفتگی هیئت کربلا (محمدشهر- عباس آباد - کرج ) به شرح ذیل می باشد: پنجشنبه شب ها ساعت21 با مداحی " حاج رحمــــــــان نـوازنـــــــی "/ لازم به توضیح است مراسماتی که بصورت مناسبتی برگزار می گردد از طریق سامانه پیام کوتاه به اطلاع عموم بزرگواران می رسد. سامانه پیام کوتـــــــــاه این هیئت نیز با شماره 30008191000002 پل ارتباطی بین ما و شما می باشد.لطفا نقدها و پیشنهاد های خود را و همچنین پیامک های مهـــــــــدوی و دلنوشته هایتان را جهت انعکاس در این تارنما برای ما ارسال نمایید.ضمنا جهت عضویت در این سامانه عبارت * یازهرا * را به شماره فوق پیامک نمایید. التماس دعا.
منو اصلی
نویسندگان
آرشیو مطالب
مطالب تصادفی
مطالب پربازدید
پیوندهای روزانه